Thursday, October 31, 2013


" ما ملتِ گمشده ایم "

گمشده در میان هیاهوی سریال های کره ای و لاست،سقوط هواپیماهای روسی و حسرت ایر باس وبوئینگ، بنجلهای چینی و مجددا کره ای. گمشده در هیاهوی VOA ،BBC،و شبکه خبر! 
ما گمشده ایم میان حسین وکوروش . میان محرم و جشن های 2500ساله. سرگردان، گاهی متوسل به رنگ “سبز” ،گاهی از آن گریزان. ملتی گمشده که هنوز نمی داند از کدام مسیر می تواند به آنچه سالهاست آرزویش را دارد، برسد.گمشده میان احساسات میهن پرستانه وعقاید مذهبی ای که هنوز خودش هم نمی داند چرا آنها را قبول دارد.ما گمشده درمیان نظریات اپوزیسیون سلطنت طلب و سیاسیون وطنی ِبه ناچارترک وطن کرده ایم. ما گمشده در میان نفت و انرژی هسته ای هستیم و هنوز نفهمیده ایم که اگر نفت داریم چرا انرژی هسته ای حق مسلم ماست.













ما گمشده در میان ایران خودرو،سایپا و بنز و بی،ام،و هستیم.ما گمشده میان اوباما و پوتین هستیم وهنوز درک نکرده ایم که تا خود را پیدا نکنیم اوباما با پوتین هیچ فرقی ندارد.فقط شعار مرگ بر آمریکا رابا شعار مرگ بر چین روسیه عوض کردیم،اما خودمان عوض نشدیم. ما همان هائی هستیم که 30 سال پیش بودیم فقط کمی مدرن تر. اگر دیروز شب نامه بود و نوار،امروز فیس بوک است و موبایل.اما ما همان هائیم. می ترسم که این دور باطل تا ابد ادامه پیدا کند و ما به جای پیدا کردن سر چشمه، بیهوده دنبال سراب برویم. ما ملتِ گمشده ایم.گمشده در میان اینهمه حرف های تکراری و بیهوده...


آرمین شمس

Tuesday, October 22, 2013

آغوش آزادی

هر زندانی که از بند می رهد آدم دلش هوایی می شود. هوای بغل. بغلِ مادرانه.
مادر مجید توکلی بعد از چهار سال فرزندش را در آغوش کشید. شیراز و چشم های خیسِ یک مادر.

گاهی وقت ها صدای آدم ها می خندد. حرف زدن معمولی شان می خندد. تک تک کلمه هایی که دارند ادا می کنند، همان کلمه ها همینطوری به هوا می خندند. اصلا صدای شان می خندد. صدای مادر مجید توکلی می خندد. تا چند ثانیه نمی فهمیدم چه می گوید چون فقط صدای خنده های کلمه هایش را می شنیدم. می گوید: «من مادر همه مجیدهایی هستم که زندانی اند دعا کنید بچه ام پیشم بماند و به زندان بر نگردد. دعا کنید همه آزاد شوند. اصلا باور نمی شود مجید اینجاست....»کلمه های مادر مجید می خندد....و من دلم پر می کشد برای ایرانی که تمام مادرانش بخندند....




Monday, October 21, 2013

کسی که از خون و چرک و تعفن بیاد، چه جوری میخواد یه نسل پاکیزه بسازه؟




Sunday, October 20, 2013

























با هر اعدام یک اعدام مجانی‌ هم مهمان ما باشید - خدمات پس از فروش قوه قضاییه

Wednesday, October 9, 2013

نتانیاهوی اسرائیلی به من گوش کن
قبل من هر کی هر چی گفته فراموش کن

منو یاد شلوار جین انداختی
از آزادی من گفتی و به دولتم تاختی

مگه ندیدی ندا جین پوشیده بود؟
مهم نیست که او غرق خون گشته بود!

جینی که براش ندا رو نشونت میدیم،
ندایی که قاتلاشو بخشیده ایم،

نشون میده ما ایرانی باغیرتیم
جین به پا می کنیم و حامی دولتیم!

نگو غیرت ایرانی من کجاست
به یادت میارم که کوروش کبیر شاه ماست!

درسته پرچمت رو آتش می زنیم
و یا از محو کشورت حرف می زنیم

اگه تو بخواهی حقمونُ یادمون بندازی
غیرتی میشیمُ تو گوشت می زنیم!

اگه نمیدونستی حالا بدون کوردل
ساده لوح خودتی و خودت ساده دل!

جین نشون میده ما ملت سرتریم
از آزادی ما بگی تو دهانت می زنیم!

مهم نیست گشت ارشاد چی به خواهرم گفته بود
ندا قبل مردن خون به جین آغشته بود!

مهم نیست که تو کهریزک چی گذشته بود
فرزاد کماندار بالای دار، شلوارش کردی نبود، جین پوشیده بود!

جین نشون میده ما اصالت داریم
نمی دونستی بدون، فرهنگ و دولت داریم!

جین نشون میده ما همه غیرت داریم
چیکار داری اگه آزادی یا عدالت داریم؟

جین نشون میده ما مال و مکنت داریم
چیکار داری اگه پیش دولت منزلت داریم؟

جین نشون میده ما با مد روز سر می کنیم
چیکار داری اگه ما پیش حکومت حرمت داریم؟

حالا فهمیدی چقدر حمیت داریم؟
چیکار داری اگه ما تو ایران کرامت داریم؟

شب و روز جین می پوشیم تا چشت کور بشه
چیکار داری اگه پیش گشت ارشادمون هم جرات داریم؟



















این شعر کنایه ای است به آن دسته از ایرانی ها، که فراموش کرده اند که بعد از گذشت سی و چهار سال از انقلاب، هنوز که هنوز است، توی خیابان به خاطر نوع پوشش بازخواست و بازداشت می شوند، و در چند روز گذشته، بعد از مصاحبه نخست وزیر #اسرائیل با بی بی سی فارسی، رفتند و در کمپین #جین فعالانه شرکت کردند و با ارسال عکس شلوار جین خود به #نتانیاهو با او گوشزد کردند که در #ایران شلوار جین هست!!!