Monday, December 23, 2013

صدای پیمان عارفی : ای کاش سال 88 اعدام شده بودم





Thursday, December 19, 2013



من اگه... 

من اگه جای حمهوری اسلامی بودم ...

من اگه جای جمهوری اسلامی بودم جمشید مشایخی رو میفرستادم سازمان ملل که از مردم دنیا بخاطر ٣٤سال ایجاد هرج و مرج و انگشت رسوندن به صلح جهانی عذر بخواد.

من اگه جای جمهوری اسلامی بودم جمشید مشایخی رو میفرستادم تو تلوزیون که از همکارهای خانم قبل از انقلابش بخاطر از کار بیکار شدن و دربدریشان دور دنیا عذر بخواد.






















Wednesday, December 18, 2013

وقتی خبرنگاری از آقای ظریف دعوت می کند به خاطر شهرت و محبوبیتی که کسب کرده شناختی هم از یک دانشجوی بیگناه که زندانی شده و حالا صدایش به هیچ جایی نمی رسد داشته باشد، بسیاری از هوادران می گویند، این درخواست ها و پرسش ها در حیطه اختیارات وزیر نیست و سوال نفرمایید اما وقتی شما به دیدار مهران مدیری و پشت صحنه فیلم یک کارگردان می روید، کسی خرده نمی گیرد که این در حیطه وظایف وزیر امور خارجه کشور نیست؟

پس می بینید که می شود از آقای وزیر دعوت کرد که با همین احساس مسولیت پشت صحنه زندگی مادر ستار بهشتی را هم از نزدیک ببیند؟ گوهر عشقی زنی ساده، صمیمی، مهربان و محکم مثل بسیاری از مادران ایرانی است که نان آور خانه اش را از دست داده آقای وزیر و زندگی آسانی ندارد. خود مسولان هم پذیرفته اند که بچه اش را در زندان کشتند پس دیدار با خانواده اش هرگز جرم محسوب نخواهد شد برای یک مقامِ مسول. مهمتر از همه دیدار با یک مادر در خانه اش حوالی رباط کریم هرگز ورود به حیطه اختیارات قوه قضایی و یا دخالت در ارگان دیگر نیست.





















وقتی رییس پلیس فتا به خاطر قتل ستارِ وبلاگنویس برکنار شد بازجوی ستار به سراغ مادر ستار آمد تا از او رضایت بگیرد. بازجو به چشم های این مادر نگاه می کند و می گوید بچه ات پسوورد فیسبوکش را نمی داد و من او را کتک می زدم، بازجو برای اینکه دلیل کتک زدن ستار را توجیه کند اصرار داشت که ثابت کند تقصیر خود ستار است و در این رهگذر به مادرش می گوید وقتی ستار را کتک می زدم، او مرا مسخره می کرد و من مجبور شدم بیشتر بزنم... و بعد آنقدر زد تا ستار مرد. تمام کرد.

آقای ظریف همین فیسبوکی که من و شما از آن استفاده می کنیم یکی از دلایلی بود که ستار را به خاطرش کشتند!!!!!!


Tuesday, December 17, 2013

من پس ازین تکیه به در می دهم 
رأی به خر می دهم
ارث پدر را به پسر می دهم
رأی به خر می دهم

آنچه ازین پیشترک داده ام 
بهر چورک داده ام
حال به شیرِ بُز ِ نر می دهم 
رأی به خر می دهم

تا به بُن و ریشه زند دستِ کین 
نک به کفِ اهلِ دین 
تیغ و تبرزین و تبر می دهم 
رأی به خر می دهم

دین و سیاست به هم آعشته اند
دشتِ خدا کِشته اند
فصلِ درو گشت و خبر می دهم 
رأی به خر می دهم

جهل و تباهی به هم آغشته اند 
پشمِ خدا رشته اند
وَه چه کلاهی است که سر می دهم 
رأی به خر می دهم






















رأی به خر می دهم و خرتران 
از فقها برتران 
بهر ِ خدا قِر به کمر می دهم 

رأی به خر می دهم

بَردهء سرکـَردهء ملّا شوم 
چون فنری تا شوم
در غم دین ، خیر به شر می دهم 
رأی به خر می دهم

حال که قدرت شده سودای دین 
در ره ایران زمین
حاصل عمر ی به ضرر می دهم 
رأی به خر می دهم

حفظ ِ نظام آمده اُمّ اُلاُصول 
اندکی اما خجول 
حق علی را به عمر می دهم 
رأی به خر می دهم

پرچم اسلام هوا می کنم 
شور به پا می کنم 
درس به ابنای بشر می دهم 
رأی به خر می دهم

هرچه پدر کِشت و پدر در پدر 
حاصل او سر به سر
مفت به شیخان قَدَر می دهم 
رأی به خر می دهم

قلوه ز پهلو دهم و نفت چاه 
هسته کنم رو به راه
بهرِ اتُم نقره و زر می دهم 
رأی به خر می دهم

ثروت ایران بسپارم به چین 
تا دهدم انگبین
روسیه را بحرِ خزر می دهم 
رأی به خر می دهم

تا برسد دست فقیهان به بمب
می سپرم هردو تُنب
جمله جزایر به قَطَر می دهم 
رأی به خر می دهم

هرچه به صد سال کسان ساختند 
طرح در انداختند
با خطِ مُلا به هدر می دهم 
رأی به خر می دهم

داوری و داد به قُضّات بلخ 
جامِ پراز خونِ تلخ
تحفه به اربابِ نظر می دهم 
رأی به خر می دهم

مدرسه ها را به کف روضه خوان 
دزد شود پاسبان
چون شجرِ جهل ثمر می دهم 
رأی به خر می دهم

طفل دبستان به ظلوم و جهول
بی هنر و بوالفضول
خاطر عاطر به خطر میدهم 
رأی به خر می دهم 

دانش و دانشکده ویرانکده 
از همه سو ، رَه زده
هیچی و پوچی به هنر میدهم 
رأی به خر می دهم

دارو ندار وطنم را به جهل 
جملگی آسان و سهل
پاک به حیوان و حَشَر می دهم 
رأی به خر می دهم 

اینهمه نقدی ست که با شعر خویش 
حاصل جانی پریش
در طلبِ صبح سحر می دهم 
رأی به خر می دهم


م.سحر 


در شرایطی که بسیاری از بازنشستگان کشوری با دریافت حقوقی در حدود ماهیانه 500 هزار تومان به‌شدت تحت فشار و شرمنده خانواده خود می‌باشند، رییس صندوق بازنشستگی حقوق ماهیانه 25 میلیون تومانی یعنی 50 برابر یک بازنشسته معمولی دریافت می‌کند.
به گزارش پارسینه، خانم ایران‌دخت عطاریان که در دولت احمدی‌نژاد به‌عنوان رئیس صندوق بازنشستگی کشور منصوب شد و با وجود تغییرات مکرر در وزارت رفاه ، پست خود را حفظ کرده و تا امروز در این مسؤولیت قرار دارد بابت ریاست بر سازمان بازنشستگی کشور پایه حقوقی بیش از 12 میلیون تومان دریافت می‌کند که با احتساب اضافه‌کار وحق مأموریت و ... بعضا این رقم به 25 میلیون تومان در ماه می‌رسد که تازه این رقم بدون احتساب پاداش هنگفت پایان سال می‌باشد!




























این در شرایطی است که صندوق بازنشستگی کشور در طول سال‌های گذشته عملکردی فاجعه‌آمیز داشته و بسیاری از اندوخته‌های بازنشستگان را بر باد داده است!
مدیریت ضعیف رئیس صندوق بازنشستگی و توصیه‌پذیری وی از برخی افراد خاص به قیمت بازی کردن با سرمایه میلیون‌ها بازنشسته تمام شده است!
.
.

فاجعه‌ای فرهنگی در جامعه! دوستان بی‌تفاوت نسبت به این مسئله نباشیم این یک سقوط فرهنگی دیگر همانند انقلاب ضد فرهنگی سال ۱۳۵۹ است! 

اگر در دو سال اول انقلاب که هنوز تب انقلابی اغلب روشنفکران را رها نکرده بود و در مقابل انقلاب ضد فرهنگی سال ۱۳۵۹ امثال سروش فرصت طلب جاهل مذهبی و حسن حبیبی‌ها و محمد جواد باهنرها سکوت کردند تا فاجعه ا ی به بار آمد که هنوز آثار تخریبی‌اش کمر جامعه را راست نکرده، امروز تک تک ما مقصریم اگر با این فاجعه مقابله نکنیم! 
طرحی که متن تفاهم نامه ی آن هم امضا شده بنا بر این ست که در راس هر مدرسه یک آخوند قرار بگیرد! یعنی مدارس به حوزه ی علمیه تبدیل می شوند!























آقای روحانی! آیا این طرح هم به دولت مربوط نیست و به قوه قضاییه مربوط است؟ 
آقای روحانی از زمانی که شما ریاست جمهوری را عهده دار شدید به کدام وعده ی خود عمل کردید؟ از آزادی زندانیان وعده دادید دستگیری‌ها بیشتر شد! (فقط بخاطر فشار جامعه جهانی برای اینکه بتوانید بر روی میز مذاکره بنشینید چند زندانی که در حد بین المللی شناخته شده بودند با وثیقه‌های میلیونی سرسام آور آزاد کردید!) از امنیت وعده دادید فشار به زنان را در خیابان‌ها گسترش دادید! از تلاش برای تعامل حرف زدید اعدام‌ها حتی نسبت به همین مدت زمان در دوران احمدی نژاد بیشتر شده! از همیاری زنان و بکار گیری آنها در دولت و قدرت‌های اجرایی حرف زدید فقط یک سخنگو به عنوان مترسک انتخاب کردید! دانشگاه‌ها را که سالیانیست به پادگان نظامی تبدیل کردید و حال میخواهید مدارس را به حوزه ی علمیه تبدیل کنید؟ مگر نه اینکه هر چیزی باید جای خود را داشته باشد؟ می خواهید کل ایران را به آخوند و طلبه تبدیل کنید؟ آقای روحانی مطمئن باشید که هر چه شما اینگونه فشارها را بر مردم بیشتر وارد کنید تنفر آنها از اسلام ره آورد شما و شرکایتان بیشتر خواهد شد و عمرتان خوشبختانه کوتاه تر! 

انتظار از شما نیست چون شما ۳۵ سال است که حافظ این نظام و قوانین قرون وسطایی‌اش هستید اما من متعجبم از دوستانی که از چپ و راست از اصلاح طلب و دمکرات و ملی مذهبی که به شما باور کردند و رای دادند و در مقابل جنایات توجیه می کنند و در مقابل فجایع فرهنگی سکوت؟ همان کسانی که به راحتی به مخالفین انتخابات فریب دهنده ی شما و خامنه‌ای به کسانی که مثل من علیه انتخابات دروغین و فریبنده شما افشاگری می کردند هزاران تهمت و افترا زدند و ما را عامل بیگانه و یا جنگ طلب می خواندند الان سر در کجا پنهان کردند و چرا در مقابل این فاجعه‌های فرهنگی سکوت می کنند؟

دوستانی که به روحانی رای دادید! آیا چنین اقدام هایی را هم می توانید همانند اعدام‌ها توجیه کنید و بگویید این به قوه ی قضاییه مربوط است و به دولت و روحانی ربط ندارد؟ تا کی باید مردم را فریب داد؟


اختر قاسمی

Saturday, December 14, 2013

وکیل مدافع اولیاء دم ستار بهشتی گفت: موکلانم از پیگیری پرونده ستار بهشتی با اتهام قتل شبه عمد انصراف دادند و این مساله طی نامه‌ای به دادستان تهران اعلام خواهد شد.

«گیتی پور فاضل» روز شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: به رغم اینکه زندانیان بند ۳۵۰ اوین حاضر بودند در پرونده ستار بهشتی شهادت دهند، اما دادگاه کیفری کارکنان دولت اتهام قتل عمد را در این پرونده نپذیرفت و آن را شبه عمد تشخیص داد.
وکیل مدافع اولیاء دم ستار بهشتی گفت: پدر و مادر ستار بهشتی نیز قتل شبه عمد را قبول ندارند و حاضر نیستند خون فرزند خود را بفروشند.
---
داماد خانواده بهشتی دربارهٔ قتل ستار به وسیله حکومت ولایت فقیه: "گفتند بگویید ستار در تصادف رانندگی کشته شده و به شما پول هم می دهیم .. بگم کجا تصادف کرده؟ توی اوین یا فتا؟ گفت خفه میشی‌ یا خفه ا‌ت کنیم؟ گفتم ما با نان کارگری بزرگ شده ایم ولازم نداریم "






























شیرین عبادی: سکوت حسن روحانی به منزله تأیید اعمال خلاف قانون است

مادر ستار بهشتی: بسته شدن پرونده قتل عمد به دنیا نشان داد که شکنجه هست ولی مسولان می ترسند عنوانش کنند

مادر مرحوم ستار بهشتی: «من قتل شبه عمد ستار را قبول ندارم و آن را مسخره می دانم. دادگاه با بستن پرونده قتل عمد ستار کل سیستم را زیر سوال برد. آنها با این کار نشان دادند که تنها یک نفر یعنی بازجوی ستار خطا نکرده که او را محاکمه کنند و قضیه تمام شود بلکه کل سیستم خطا کرده است و نمی توانند کل سیستم را محاکمه کنند. بسته شدن پرونده قتل عمد ستار به دنیا نشان می دهد که شکنجه هست، خیلی هم هست فقط مسولان می ترسند که عنوانش کنند.»
.
.

Thursday, December 12, 2013

نلــسون مـاندلا و روح الله خــــمینی در یـک تصــــویر




Wednesday, December 11, 2013

آیت الله مصباح اسفند ۱۳۹۱ در همایشی تحت عنوان «استقامت رمز پيشرفت» طی سخنانی گفت: «کسانی سرکار بیایند که اولویتشان اسلام باشد نه ایرانی بودن»

حال چند نمونه از تحقق آرزو‌های آیت‌الله مصباح را مرور می‌کنیم.

چند نمونه از دشمنی حکومت اسلامی با فرهنگ، تمدن و منافع ملی‌ ایران:

*نگاهى به بودجه دولت روحانى:
سازمان تبليغات اسلامى ٢٣٥ ميليارد تومان
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى ١٧٩ ميليارد تومان
دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم ٧٥ ميليارد تومان
شوراى عالى انقلاب فرهنگى ٣٩ ميليارد تومان
جمع ٥٢٨ ميليارد تومان

فرهنگستان زبان و ادبيات فارسى تنها ٨ ميليارد تومان
بنياد ايران شناسى تنها ٦ ميليارد تومان
جمع ١٤ ميليارد تومان
روند اسلامیزه کردن ایران ومقابله به هویت ایرانی همچنان ادامه دارد ...





















* آیت‌الله آملی‌لاریجانی: مخالفت با اعدام، مخالفت با حکم اسلام است


* معاملهٔ ایران و امارات متحده عربی بر سرِ جزیره‌ها

ابوالحسن بنی‌صدر: «رژیم قصد دارد سه جزیره را با شیخهای خلیج فارس معامله کند!» اولین رییس جمهور ایران، در مورد تکذیب سخنگوی وزارت خارجه می‌گوید: اینها کارشان است! می‌گویند، تکذیب میکنند و بعد عمل میشود. مگر همین غنی سازی را چند بار تکذیب نکردند و به هم تبریک نگفتند؟
بنی‌صدر در مورد غنی سازی می‌گوید: حق غنی‌سازی تبدیل شده به اجازه، این خیلی‌ مساله مهمی‌ است. اجازه هم دست ۵+۱

من نمیدانم این انرژی اتمی‌ چقدر قیمت داره برای ایران که ملت باید این همه تحمیل را بپذیرد؟ شما ایرانی‌‌ها اصلا فکرش را می‌کنید؟ آیا میشینید به حقوق ملی‌ خودتون یک مقدار فکر کنید؟ راجع به این بلایی که سرتون میا‌‌ره کمی‌ فکر کنید؟ آیا احساس مسئولیت می‌کنید؟ یا اینکه خودتون را راضی‌ می‌کنید ” اختیار که ما نداریم و این رژیم هر کار بخواد کرده …” اون کف زدنتون چی‌ بود؟ نخونده نشنیده آدم کف میزنه؟ حالا مردم عادی به کنار، اینهایی که در خارج از کشور هستند، در داخل کشور هستند و خودشان را متفکر و روشنفکر و حقوقدان می‌دانند، اینها چطور نخوانده تصدیق کردند؟
.
.

Tuesday, December 10, 2013

مراسم ماندلا رو میبینید ؟ همه در حال رقص و پایکوبی اند، چه داخل استادیوم چه در شهر.

مراسم خمینی رو یادتون میاد چقدر زیبا بود، تنها نکته مثبتش همانا تعطیلی مدارس بود.

واقعاً این مراسم توسرزنی وسینه‌زنی بختکی بود که روی فرهنگ این مملکت افتاد !



























نمیدونم یا باید یقیه خودمون رو بگیریم اگر اعتقاد داریم ریشه این نوع عزاداری به «سوگ سیاووشون» برمیگردد یا باید یقه شاه طهماسب صفوی رو گرفت که شروع کرد به وارد کردن انسان‌های غریبی از جبل عامل لبنان که تا امروز بیزنس «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است» را خوب نگه داشته اند.
از همه بدتر وقتی‌ست که شهدای جنگ را به خاک می‌سپرند. همه جا «مارش عزا» می‌نوازند برای کشته‌شدگان کشورشان، فرانسه مارش عزای فردریک شوپن می‌نوازد، حس غرور و احترام را بر می‌انگیزند...
یه فکری به حال این فرهنگ عزاداری باید کرد...کلیدش هم دست نواندیشان دینی‌ست به نظرم، ما هیچ کاره ایم.

بابک برمیه
.
.

Saturday, December 7, 2013

به دنبال اظهارات محمدی گلپایگانی، مسئول دفتر آقای خامنه‌ای مبنی بر اینکه وقتی ماندلا به دیدار رهبری آمد “دو زانو و با ادب” روی زمین نشست و آقای خامنه‌ای را “رهبر” خود خطاب کرد، خانم بریدگت ماسانجو مسئول دفتر نلسون ماندلا در ژوهانسبورگ در مصاحبه‌ای با «صبح امروز» این موضوع را خنده‌دار خواند و گفت آقای ماندلا بعد از شنیدن این موضوع اتفاقاً به بیهوده بودن تلاشهای‌اش در دو سفری که به ایران داشته اشاره کرد و گفت که در سال ۲۰۰۴ دعوت دولت ایران برای سفر به آن کشور را به همین دلیل نپذیرفتم.
نلسون ماندلا ملقب به «داور جهان» دوبار به ایران سفر کرده که مسئولان سابق و فعلی جمهوری اسلامی روایت‌های گوناگونی از آن را بیان کرده‌اند. محمدی گلپایگانی مسئول دفتر آقای خامنه‌ای گفته وقتی ماندلا به دیدار رهبری آمد دو زانو و با ادب روی زمین نشست و آقای خامنه‌ای را رهبر خود خطاب کرد. آقای خاتمی هم در مصاحبه‌ای گفته بود که ماندلا همیشه از او با عنوان «رئیس جمهور من» نام می‌برد.

وب‌سایت صبح امروز تلاش کرده است تا با نلسون ماندلا مصاحبه‌ای درباره دیدار او از ایران تهیه کند که متأسفانه به دلیل مساعد نبودن حال ایشان میسر نشد اما در ‌‌‌نهایت از طریق خانم «بریدگت ماسانجو» مسئول دفتر ایشان در ژوهانسبورگ، ماجرای دیدار نلسون ماندلا از ایران را جویا شدیم.






















محمدی گلپایگانی مسئول دفتر آقای خامنه‌ای در اولین همایش تجلیل از نخبگان و ممتازان شاهد و ایثارگر حوزه‌های علمیه که در سالن همایش نهاد رهبری برگزار شد با اشاره به دیدار نلسون ماندلا با آقای خامنه‌ای در تیرماه ۱۳۷۱ اظهار داشت: وقتی که ماندلا به دیدار رهبری آمد دو زانو و با ادب روی زمین نشست و آقای خامنه‌ای را رهبر خود خطاب کرد.

گلپایگانی البته پیش‌تر نیز در ۱۸ بهمن ماه سال ۱۳۹۰ در مراسم گرامیداشت روز نیروی هوایی ارتش با تکرار این اظهارات تاکید کرده بود که: یادم هست روزی نلسون ماندلا رهبر آفریقا خدمت ایشان {آقای خامنه‌ای} آمده بود و به ایشان می‌گفت رهبر من.

این اظهارات البته مختص محمدی گلپایگانی نیست و آقای خامنه‌ای نیز در دیدار با جوانان و فرهنگیان در مصلای شهر رشت در اردیبهشت ۱۳۸۰ نیز عباراتی مشابه این اظهارات را داشته که: نلسون ماندلا قبل از آنکه در آفریقاى جنوبى به پیروزى برسد – زمانى که تازه از زندان آزاد شده بود – به ایران آمد و با من ملاقات کرد، راجع به اوضاع آفریقاى جنوبى از او سؤال کردم، چیزهایى گفت. من به او گفتم، ما تجربه‏‌اى داریم که گمان می‌کنم در کشور شما هم قابل عمل باشد؛ و آن تجربه عبارت است از اینکه انسان‌های داوطلب – که اکثریت جمعیت کشور ما را تشکیل می‌دادند – زن و مرد، با جسمِ خودشان به خیابان‌ها آمدند، نه با مشتشان، نه با سلاحشان، نه با نارنجکشان، نه با خانه‏‌هاى تیمی‌شان، بلکه با تنِ خودشان آمدند؛ روى خود را هم نبستند، با صورتِ باز آمدند؛ لذا نظام را منفعل کردند و او هم دید نمی تواند بایستد، واقعاً بر چه کسى می‌خواست حکومت کند؟ گفتم به نظر من این الگو در آفریقاى جنوبى قابل عمل است. او سرى تکان داد و بعد از رفتن او، یکى دو ماه طول نکشید که خبرهاى تظاهرات عظیم مردمى در آفریقاى جنوبى را در روزنامه‏‌ها خواندیم، من فهمیدم که این بذر، سبز شد.

به غیر از این اظهارات البته چندی پیش نیز آقای خاتمی در مصاحبه‌ای گفته بود که ماندلا همیشه از او با عنوان “رئیس جمهور من” نام می‌برد البته ایشان اضافه نموده بود که او این تعبیر را برای رؤسای جمهور دیگر کشورهای جهان هم به کار می‌برد.

به دنبال این اظهارات «صبح امروز» تلاش کرد تا با مصاحبه‌ای با آقای نلسون ماندلا از کم و کیف این دیدار‌ها و ماجرا باخبر شود که متأسفانه به دلیل مساعد نبودن حال ایشان میسر واقع نشد اما در ‌‌نهایت از طریق خانم «بریدگت ماسانجو» مسئول دفتر ایشان در ژوهانسبورگ مسئله بیان این خاطرات از زبان آقایان خامنه‌ای و گلپایگانی را به اطلاع ایشان رساند و خواستار تائید آن‌ها شد.

خانم ماسانجو در ‌‌نهایت گفت: موضوع به اطلاع آقای ماندلا رسانیده شد و ضمن اظهار تأسف از بیان وارونه این خاطرات ایشان مسائل دیگری را هم در رابطه با دیدار سال ۱۹۹۲ (تیرماه ۱۳۷۱) با رهبر ایران مطرح کرد؛ از جمله اینکه در آن دیدار فقط برای آقای خامنه‌ای یک صندلی گذاشته شده بود و مابقی دیدار کنندگان بروی زمین نشسته بودند که آقای ماندلا به محض ورود به اتاق ملاقات به علت ناراحتی پایشان اظهار داشتند بروی زمین نمی‌توانند بنشینند و برای ایشان نیز یک صندلی آورده شد.

خانم ماسانجو در رابطه با بیان اینکه آیا آقای ماندلا به آقای خامنه‌ای خطاب نموده‌اند “رهبر من” با خنده اظهار داشتند که بیان این مسئله حاکی از عدم شناخت فرهنگ آفریقایی و اخلاق و گفتار آقای ماندلا می‌باشد؛ چرا که خطاب رهبر من بیشتر یک تعارف و احترام است تا تبعیت سیاسی و الگو پذیری. به عنوان مثال من الآن برای احترام به شما می‌گویم از این مصاحبه متشکرم خبرنگار من.

خانم ماسانجو اظهار داشت: آقای ماندلا روز گذشته پس از شنیدن این اظهارات بیان داشت که وقتی یک رئیس جمهور منتخب در ایران به قدرت رسید [دوم خرداد ۱۳۷۶] من از حاکمیت مردم‌سالاری در ایران بسیار خوشحال شدم و با کمال میل هم دعوت آقای خاتمی را پذیرفتم و به ایران رفتم و در‌‌ همان دیدار هم همه مسئولان ایرانی را به دوستی و صلح و احترام به ملت کشورشان و دیگر ملل دعوت کردم و از آقای خامنه‌ای هم خواستم به رای ملت احترام بگذارد و میدان را برای تازه خواهان [احتمالاً منظور ایشان اصلاح طلبان بوده است] باز بگذارد اما متأسفانه چنین نشد و همین بیهوده ماندن صحبت‌های من در آن دو سفر بود که باعث شد در سال ۲۰۰۴ دعوت دولت ایران را برای سفر به آن کشور نپذیرم و نروم.

خانم ماسانجو در پایان گفت: آقای ماندلا اخبار ایران و اعتراضات مردم به نحوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن را به دقت دنبال می‌کند و آرزوی صلح و برقراری حکومت مردم در ایران را دارد، در‌‌ همان ایام آقای ماندلا تا مدت‌ها عکس آن خانمی که در خیابان توسط حکومت ایران کشته شده بود [ندا آقا سلطان] را در اتاقشان داشت و بسیار متأثر از وضعیت ایران بود.
.
.

اگر در دهه‌های آینده نسل فرزندان ما در وب گردی‌هایشان اتفاقی این عکسها را ببینند نمی دانم می خندند یا با چشمهای گرد شده از تعجب به فکر فرو می روند که نسل والدین ما در قرن ۲۱ اسیر چه حکومت و قوانین عصر حجری بودند یا اصلا راه دور نرویم همین حالا اگر این عکسها را به یک دختر اروپایی نشان بدهیم حتما عکس العمل آیندگان ما را خواهد داشت چراکه او هرگز بابت شکل لباس پوشیدنش و رنگ لباسهایش و حتی طرز زندگیش مورد بازخواست و توهین و تحقیر قرار نگرفته است و این حق را جزء بدیعیترین حقوقش بشمار می آورده مثل حق نفس کشیدن!












اما ما جوانها و زنهای این نسل معنی این عکسها را خوب می دانیم و حداقل یکبار هم شده چوب این کنترل پایه ای‌ترین حقوقمان به تنمان خورده و طعم تلخ تحقیر و تبعیض را چشیده ایم و برای هر یک سانت عقب رفتن روسری‌ها و رنگی شدن لباسها جنگیدیم و ما زنان برای بدست آوردن حقوق و اثبات توانایی هایمان، برای آدم به حساب آمدن،برای جدی تلقی شدن اندیشه‌ها و انتخابهایمان هزینه‌ها دادیم!

و دقیقا همین تعرض و کوتاه نیامدن ما زنان و جوانان است که باعث شده حکومت به این زبونی بیافتد چراکه این حکومت هرچه از دستش برآمده در این سی واندی سال انجام داده از اسیدپاشی و با پونز حجاب بر سر زنان کردن تا طرح‌های رنگارنگ حجاب و عفاف یک روز فرهنگی و روز دیگر با اعمال زور،یک روز تشویق و رشوه برای حجاب و روز دیگر جریمه و ونهای سر چهارراه!

می بینید هر چه توانسته و به عقل کپک زده‌اش رسیده، کرده اما نتیجه‌اش فقط اعترافهای هرساله‌اش به شکستهای طرح‌هایش بوده و هست! و امسال، زنان ساپورت پوش دیگر تمام هست و نیستش را به باد داد! برای همین است به چنین اعمال احمقانه و مضحکی دست می زند مجرم کردن زنان برای حجاب و عکسهایی شبیه مجرمین گرفتن از زنهای بدحجاب و حتی بی‌حجاب با این عناوین: مانتو کوتاه، مانتو رنگی، نپوشیدن جوراب،لاک ناخن پا،عقب بودن روسری، باز بودن جلو مانتو و…

براستی که این مضحکه نشان شکست و زبونی رژیم است و اعتراف به اینکه از پس ما زنان و جوانان برنیامدند!
.
.

Wednesday, December 4, 2013

وزیر نفت: نفت 20 دلار هم بشود،تولیدمان را افزایش میدهیم















آغای زنگنه مگر نفت ایران ارث پدرت هست؟ قیمت نفت مفت هم بشه شما تولید بیشتر میکنی؟ 
این آخوندها برای بقای خودشون حاضر هستند مادر خودشون هم مفت بفروشند
.
.

Monday, December 2, 2013

کاش میتوانستم این عکس را در جریان مذاکرات ژنو، وسط میز کنفرانس بگذارم، تا دنیا بداند که آقای ظریف از سرزمینی آمده که در آنجا معلم بازنشسته را با غل و زنجیر به تخت بیمارستان میبندند.
.
.
ناصر اشجاری



Sunday, December 1, 2013

آیا جوانان کشته شده ایرانی‌، طلب خانواده خاتمی بودند؟ که اینک می‌گوید از طلب ۸۸ گذشتیم!

یکی‌ از کاربران فیس‌بوک می‌نویسد: مگه تو عزيزی ازدست دادی .نكنه خانواده درجه يك سهراب اعرابی .ندا ووووووووووووو هستی ما خبر نداشتيم .

چه کسی‌ به ایشان وکالت داده که خون جوانان را ببخشد؟ حکومتی که نه تنها از کشتن جوانان ابراز پشیمانی نکرده، بلکه هنوز هم در حال کشتن و اعدام کردن در نقاط مختلف ایران است. ( از زمان روی‌ کار آمدن حسن روحانی تا کنون، ۲۰۰ تن اعدام‌ شده‌اند. به گفته شیرین عبادی، تعداد اعدام ها در ایران از زمان انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری ایران، به نسبت مدت مشابه سال قبل که محمود احمدی نژاد در قدرت بود، دو برابر شده است. )























ایشان بر اساس کدام نظر سنجی می‌گوید " از هر ۱۰۰ نفر، ۹۰ نفر برادرم را قبول دارند" ؟

آقای محمدرضا خاتمی، آیا حاضرید نظر مردم را در یک رفراندوم آزاد بدانید؟ 

با توجه به اینکه فرد تحصیل کرده‌ای هستید، آیا واقعا تصور می‌کنید انتخاباتی که زیر نظر شورای نگهبان با فریب و ایجاد فضای ترس از جنگ، سعید جلیلی ،... برگزار شد، نشانه‌ دموکراسی و مشروعیت استبداد دینی است؟ یا صرفاً منافع خانوادگی‌‌ خودتان را در نظر گرفتید؟
.
.
سپیــده دم

Saturday, November 30, 2013

شما که قاتل بودید، دیگه تمرین و مانور چرا؟
آنچه در این تصویر دیده می شود، جوانی بسیجی ست که در کنار فرماندهان و مقام های ارش خود، سعی دارد با یک تفنگ مخصوص تک تیرانداز ها به هدف فرضی شلیک کند.














تک تیراندازها گره کور کشتار سال ۸۸ است. ندا آقا سطان را یادتان هست. در جایی از شهر که در گیری نبود، لا به لای شهروندان معترض او انتخاب و کشته شد. یا مصطفی غنیان که در تاریکی شب، در روی پشت بام خانه اش در حال الله اکبر گفتن، تیر خورد.
نظام جمهوری اسلامی در تمام این مرگ ها انگشت را به سمت دشمن نشانه گرفت حال آنکه این چنین می بینیم که تک تیراندازهای نظام مشق نظامی می کنند. آیا تمرین بسیجی جوان با اسلحه مخصوص تک تیرانداز ها نشانه ای نیست که همان چهارسال پیش هم همین افراد یا مقام های ارشد شان، مقصر مرگ ها بودند؟
.
.

Monday, November 25, 2013

نزن به اون کسی که باور داری نزن

تو دستت قویه ظریفه صورت این زن

بخدا همه تنم اینجا داره میلرزه

کی گفته پسرامون اوباشن دخترامون هرزه؟

آره این درد مثل یه غده تو سینمه

گمون نکن هرچی میگم از روی کینمه

این یه شعر نیست این یه بغض خفه شده ست

ترانه نیست این یه فریاده تو بنبست

این یه زخمه که تو خلوت منو میخوره

تو عمق فاجعه صورت خونینت میبره

تو چشات از حادثه سیاهه میدونم

میگن نفس بودنت گناهه میدونم

تو مثل مرواریدی اما نه واسه زینت

ظریفی زیبایی گرونی اینه صحبت

آدما مریزن تو بودنت سلامت داره

آره تو گناهی گناهی که برکت داره...





















۲۵ نوامبر روز جهانی رفع خشونت علیه زنان گرامی باد
به امید روزی که تن و روح هیچ زنی لگدمال نگاه هرزگی های حیوانات انسان نما نشه...

Monday, November 18, 2013

پیش از شما
به سان شما
بیشمارها
با تار عنکبوت
نوشتند روی باد:
کین دولت خجستهٔ جاوید زنده باد!
.
.
.
شفیعی کدکنی




Saturday, November 16, 2013

اگر می خواهی بدوی و با سرعت به مردم لگد بزنی حتما چکمه بپوش

اگر می خواهی از ترس به سرعت فرار کنی حتما چکمه بپوش

اگر می خواهی با لگد توی شکم زنهای معترض بزنی حتما چکمه بپوش

اگر می خواهی با لگد زیر بساط دستفروشهای خیابون بزنی حتما چکمه بپوش

اگر می خواهی با لگد شیشه عطرفروشی های قرتی عوضی رو خورد کنی حتما چکمه بپوش.

اگر می خواهی ساعت پنج صبح به دانشجوهای خواب آلوده حمله کنی حتما چکمه بپوش

اگر می خواهی سرچهارراهها بایستی و توی کیف مردم رو بازرسی کنی حتما چکمه بپوش

اگر با رفیقهات می ری تو خیابون تا ملت رو بترسونی و پاهاتو زمین بکوبی حتما چکمه بپوش.




Friday, November 15, 2013

خبرنگار صهیونیستی : آقای احمدی نژاد هولوکاست را افسانه خواند. دیدگاه شما چیست؟
جواد ظریف : آن مردی که به نظر می آمد این را گفته، دیگر رفته است.

خبرنگار صهیونیستی : کجا رفته است؟
جواد ظریف : رفته به ساختمان بغلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و نشسته کنار دست رفسنجانی و حسن روحانی.

خبرنگار صهیونیستی : شما شیرکوه معارفی را می شناسید؟
جواد ظریف : آره یک کوهی است در استان یزد که معروف حضور همه است.

خبرنگار صهیونیستی : پرسش من جغرافی نبود. ایشان یک شهروند ایرانی هستند که اعدام شدند.
جواد ظریف : از دید ما یک کوه است در استان یزد. پرسش شما صهیونیستی است. هیچ ایرانی به جرم سیاسی تا کنون اعدام نشده است.




Thursday, November 14, 2013

زن خوب از دیدگاه صدا و سیما


ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﺩﺍﻣﺲ ﺑﺠﻮﺩ ﺣﺘﻤﺎ ﯾﺎ ﻗﺎﭼﺎﻗﭽﯽ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺭﻭﺳﭙﯽ !

ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺮﺍﻍ ﺍﻋﻼﻡ ﺣﺎﻣﻠﮕﯽ ﮐﻨﺪ .

ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻓﻘﻂ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻣﯽ

ﭘﻮﺷﺪ .

ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺒﺢ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﯿﺎﯾﺪ

ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺻﺒﺢ ﺑﺨﯿﺮ ﺑﮕﻮﯾﺪ.

ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﻭﻗﺘﯽ ﺟﻠﻮﯼ ﺁﯾﻨﻪ ﺑﺎﯾﺴﺘﺪ ﮐﻪ

ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﺪ !

ﺗﺒﺼﺮﻩ : ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻨﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﻣﺴﺘﺮﺍﺡ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻪ ﺁﯾﻨﻪ
ﺁﺭﺍﯾﺶ !

ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﺩ .

ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺣﺪﺍﻗﻞ 3 ﺍﻟﯽ 4 ﺳﺎﯾﺰ

ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ !

ﻣﺠﺮﯼ ﺧﻮﺏ ﺯﻥ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺳﻢ ﮐﻮﭼﮑﺶ ﺍﻓﺸﺎ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ !

ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﺤﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﻓﻘﻂ

ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﺪ ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺩﺭ ﺟﺎ ﺩﺳﺖ

ﺑﺰﻧﻨﺪ،

ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺘﺄﻫﻞ ﺑﺎﺷﺪ ﺣﺘﻤﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭ

ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻣﺠﺮﺩ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺷﺎﻏﻞ ﺑﺎﺷﺪ!






ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﯼ ﺗﺼﺎﺩﻑ

ﮐﺮﺩ، ﺣﺘﻤﺎ ﺗﺎ ﻗﺴﻤﺖ ﺁﺧﺮ ﺳﺮﯾﺎﻝ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﺪ !

ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻧﻤﯽ ﭘﻮﺷﺪ، ﻋﯿﻨﮏ

ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﺪ، ﺍﺳﻢ ﻋﺮﺑﯽ ﺩﺍﺭﺩ، ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻻﯼ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺎﺷﺪ

ﯾﺎ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻇﺮﻑ ﺷﺴﺘﻦ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﺩﻭﺧﺘﻦ، ﺯﻥ ﺧﻮﺏ

ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﯿﺴﺖ .

ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﻟﺒﺎﺱ ﺳﯿﺎﻩ، ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯼ ﯾﺎ

ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﯼ ﺑﭙﻮﺷﺪ

ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﺠﺪﺩ ﮐﺮﺩ،

ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺸﺪ