Sunday, September 1, 2013

دیدم که به تازگی برخی از دوستان صادق حامی روحانی لب به اعتراض گشوده اند که آقای روحانی پس فیس بوک چه شد؟ آقای روحانی پس گشت ارشاد چه شد؟ پس خانه سینما چه شد؟ ییهو در حالت خلسه و قبض فرو رفته سوالاتی که در چند ماه آینده از آقای روحانی خواهد شد را به رشته تحریر در آوردم:
آقای روحانی پس تعلیق غنی سازی چه شد؟
آقای روحانی پس قطع کمک ار جیب ملت به خارجی ها چه شد؟
آقای روحانی پس کوتاه کردن دست سپاه از اقتصاد چه شد؟
آقای روحانی حمایت از روزنامه نگاران چه شد؟
آقای روحانی همسر بنده را در روز روشن از کنارم به بهانه اینکه ساپورتشان خوب ساپورت نمیکرد دزدیدند.
آقای روحانی بنده در زندان مرحوم شدم. مسوولان رسیدگی کنند. 
آقای روحانی پدر بنده در زندان مُردانده شد، چرا رسیدگی نکردید؟
آقای روحانی بنده نیز به دلیل پیگیری مرگ پدرم، ربوده شده و پس از استعمال مقادیر متنابهی بطری کوکا و کانادادرای از دار فانی وداع گفته شدم. 




















دوستان شاکی نشوند، اینها همه طنز است و انشالله که روحانی به زودی غنی سازی را تعلیق، کمک به تروریست ها را قطع، دست سپاه را از اقتصاد کوتاه، از روزنامه نگاران حمایت، تلویزیون دولتی را تاسیس، کن را فیکن، و پینوکیو را تبدیل به پسری واقعی کرده و خاله ریزه را به قاشق سحر آمیز، زاغک را به پنیر، و کلاغه را به خونه اش خواهد رساند. با درود بر این عزیزان که حداقل مطالبه محوری را فراموش نکرده اند و ماله کشی را سر لوحه کار خویش قرار نداده اند.


سیاوش صفوی
۱۰ شهریور ۱۳۹۲

No comments: