امشب یکی از دوستان پیامکی با این مضمون برایم فرستاد: "فرقی نمیکند در حرم امام حسین و یا در یک دیسکو در تایلند بمبگذاری بشود، در هر صورت نیمی از کشته شدنگان ایرانی خواهند بود!" از این جمله کوچک میتوان به یک واقعیت بزرگ پی برد. این واقعیت که روح ایرانی سرشار از تناقض است. انسان ایرانی یک پایش در حرم امامان شیعه و امامزادگان است و پای دیگرش در فاحشهخانه های تایلند و ترکیه. از سویی نماز میخواند و از سویی عرق کشمش مینوشد. روزانه چندین دوستپسر و دوستدختر عوض میکند و در عین حال در مراسم مذهبی نظیر شبهای احیا و تاسوعا و عاشورا شرکت میکند. و زمانی که مورد پرسش قرار میگیرد، تو که مسلمانی چرا خلاف احکامش عمل میکنی؟ میگوید: هر چیزی جای خودش! و چه زیبا گفته است ادیب کرمانی که:
تا کی زِ خُم هوس شوی رنگارنگ؟!
روزت شبِ اسلام و شبت شهر فرنگ
زین مذهب تردید به جایی نرسی
یا رومی روم باش، یا زنگی زنگ
از نوشته های ایوار فرهادی
No comments:
Post a Comment